شعر، انواع متن

ساخت وبلاگ
شب رویای عشقم را، برفتم گرد میخانه بذاشتم سر به دیوارش، هزار دعای آن دیدهبگفتم عشق دهی یارم؟، بده یار سبک بالم نشینم پیش رویش من، شوم مست هزار باده کنار یار، چه عریانم، کنار یار، عجب مستم تویی آن عافیت هستی، دهی جام هزار ساله نشان ده رقص اندامت، نشان ده پیچش مویت نشان ده هرزگیت را، به پیش یارت هر شب شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 161 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

حور پری چهره ی ما، وجود خوش نقش و نگار آن نکته های دلکشت، زنجیر موی گیسویت آن تاب گیسوی موهات، مرا چون شمع آتش زده دماغ و کبرم قطع شده، آن حال خوش به ما شده زلف موهات مستم بکرد، قوت و حال هر شبم کمند ابروی رخت، صفای همت شبا نیاز من افسون شده، جمال من چون نور شده صحبت یارم را بگو، صحبت دوستان، قطع شد شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 162 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

یار که ره میروی از، مانند کبک خوش خرام جواهرات پای تو، موسیقی ذهنم شده خدای مستان را بگو، موهات مثال شمع شده موهات مثال چون شمعی، پروانه ی جانم شده هر لحظه آتیش میزنه، رقص پاهای بانویم ببین که من دیوونه ام، اندام تو مستم شده موهای اینقدر سیاه، لب های گل اناری ها ببین وفای من برات، عربده ی ساقی شده چ شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 160 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

در بررسی اجمالی تاریخ به ذکر دو نکته در مورد گذشته بسنده می کنم آیا می دانستید امت هایی در گذشته بوده اند که از هر کس به دلیلی خوششان نمی آمده برای فرد طریقه قتل  یا کشته شدنشان را با جزئیات ابتدا به فرد توضیح می دادند و در فرصت مناسب آن کار را عملی می کردند حتی مکان کشته شدنشان را برای افراد مشخص م شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 187 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

جود و کرم برای یار، آن جام وصل برای ما در عیش تو هر دم که من، دیوانه از دیوانگیت دیوونه ی چشای تو، شکر به یار کوی تو آن غایت شکر بوود، خدمتگزار کوی تو دنیا بوود دیوانه ات، دیوانه از چشای تو آخر چقدر ماهی تو که، دیوانگان حسود تو حال تو را در این زمان، فیض بده یاران او گویم به تو تا به ابد، خدمتگزار شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 172 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

دلم گشاده از لبت، مست شراب آن رخت آن غم فسون آید دمی، نگاه قد قامتت صبح است بنفشه بوی خوش، زمین مثال نو گلی در دست یار من که هست، پیاله ای در دست تو ای یار من گویم به تو، وقت سحر وصال تو آن لحظه ی نیاز تو، در بندگی شراب تو وجود یار و موی تو، برده غم از آن جان تو نی در سحر می خواند برام، از سوز عشق ک شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 195 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

چقدر صافی و خوش رقصی،  دیوانه از، آن وصل تو علم بگویند یار ما، فدای زلف موی تو صاحب دلان نگاه تو، آن غافلان حسود تو آن هندوی زمانه از، از دلبریت عاشق تو بتان جنون از روی تو، آن آسمان نگاه تو جنبندگان رو زمین، هر لحظه عاشق تر ز تو چون که زلال است روی تو، آن حوریان عاشق تو طبع تو را پیر بگفت، این یارت شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 186 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

رخ چون بت یارم، فسرده ز زنگاران نشستم پیش معشوقه، که آرامش دهم جانان بگفتا آرزوی دل، بگفتا آن غم چهره خدایا مردم از اندوه، زدم پیمانه ای رندان که گفتم من که مستم یار، که گفتم می بنوشی یار بگفتا من همان هستم، که هستم بی خراباتان گلاب پیر مستان را، بخواندم وردی پیش آن بگفتم پیر مستان هم، نظر سوی نگار شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 158 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

بدیدم پیر مستان را‌ ، نشسته دف نوازان جمع که یک سویش بوود باده، دگر سویش گلاب ناب بپرسیدم که ای پیرا، بگو طریق این حکمت چرا هست یک طرف باده ، دگر سویش گلاب ناب بگفتا پیر مستان جمع، نوازید تار ، بگیرید شور همه مست زمانی که باشید، پیش ان یارب که گر باشید پیش او، ببینید قدرت یارب که گویید ان زمان یاران شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 185 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43

بدیدم پیر مستان را، نشسته سر به غم کرده بگفتم پیر ما، دردم، از آن درد غم کویت بگفتا پیر مستان من، بگرد، عاشق دوران را بیار ، به بالینم که من، دردم رها از کوی غم گشتم بدیدم عاشقی، گذاشته سر به آسمان مجنون شده از درد یار، شب به سحر دعای یار بردم به پیش پیر خود، گفت، دعایی بحر من قند و نباتی بحر او، د شعر، انواع متن...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر، انواع متن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elaye4 بازدید : 195 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:43